دیروز تونس، امروز مصر، فردا ....
شباهنگ راد شباهنگ راد

فضای شمال افریقا و خاورمیانه دست‏خوش تغییرات چندی گردیده است. پیشاپیش بعضاً حاکمان منطقه سیاست عقب را در پیش گرفته‏اند و با وحشتی صد چندان، تغییرات چندی را به توده‏های دردمند نوید داده‏اند!! فرمان عقب و عزل از مقام و منصب، نشانه‏ی ترس و وحشت حاکمان زورگو از خیزش مردم رنج‏دیده‏ی منطقه است. ریشه‏ی همه‏ی این‏ها به زندگی نکبت‏بار میلیون‏ها انسانِ زحمت‏کش بر می‏گردد. همه‏ی این‏ها به ناتوانی مردم از تهیه‏ی نیازهای اولیه‏ی زندگی‏شان مربوط می‏شود. دنیا دیروز شاهد یکیارچه‏گی اعتراضات مردم تونس بود و هنوز کرکره‏ی خبرگزاری‏های امپریالیستی از انتشار اخبار نوشتاری و تصویری مردم تونس پائین کشیده نشده است که خبری دیگر و آن‏هم در ابعادی گسترده، به سر تیتر خبرگزاری‏ها و بلندگوهای تبلیغاتی امپریالیستی تبدیل گردیده است.

درگیری‏های چند روزه‏ی مصر جرقه‏ی دیگری برای قدرت‏مداران امپریالیستی بود. جهان‏خواران و حافظان "نظم نوین جهانی" هنوز از طغیان مردم به پاخاسته‏ی تونس رها نشده‏اند، که مردمان و جوانانی دیگر و با خواسته‏های به حق و مشابه، به میدان آمده‏اند و خواهان مطالبات به یغما بُرده شده‏ی خود از ظالمان و جانیان بشریت‏اند. شعارها و خواسته‏ها شباهت زیادی به هم دارند. همه نان و آب و کار می‏خواهند و همه از زورگوئی‏های رژیم‏ها و سرکوب‏گری‏های‏شان کلافه شده‏اند و بیش از این تحمل، مشقات و بدبختی‏های دست‏ساز سرمایه‏داران مفت خوار را ندارند. نمی‏خواهند بیش از این زیر بار خواسته‏های بی انتهای سرمایه‏داران بروند و یک‏لحظه خواهان ادامه‏ی حکومت جانیانی هم‏چون "مبارک" و دیگر دار و دسته‏های‏شان نیستند. ماهیت و اعمال این رژیم‏ها برای میلیون‏ها انسان رنج‏دیده‏ی شمال افریقا و خاورمیانه رو شده است. در حقیقت فضای جهان در چند هفته‏ی اخیر تغییر یافته و زنگ خطری شده است برای همه‏ی جانیان و استثمارگران دنیا.

 

در چنین فضایی بار دیگر واژه‏ی انقلاب، بر سر زبان‏ها افتاده است و همین امر باعث گردیده است تا بر نگرانی‏های قدرت‏مداران جهانی افزوده گردد. بیهوده نیست که کامرون نخست وزیر انگلیس فریاد بر می‏آورد که "مردم مصر دموکراسی می‏خواهند و خواهان انقلاب نیستند". چرا که می‏دانند ورود به چنین پروسه‏ای به معنای نابودی و سوزندان قوانین ارتجاعی و دست و پا گیر طبقه‏ی سرمایه‏داری‏ست. می‏خواهند مانع‏ی چنین روندی شوند و می‏خواهند با به میان کشیدن عناصر وابسته بخود و با تغییرات صوری و با رفرم، خشم و غضب میلیون‏ها انسان را فروکش نمایند. کاملاً خطر را احساس نموده‏اند و به همین دلیل است‏که دارند - در دو جبهه، یعنی هم با سرکوب علنی – و این‏بار تحت لوای لباس شخصی‏ها – و هم با گسیل عناصر وابسته بخود، به صفوف اعتراضات مردمی و با کنار نهادن ارتش مصر از سرکوب مستقیم مردم -، سیاست‏های‏شان را به پیش می‏برند تا حاکمیت سرمایه دست نخورده باقی بماند.

خلاصه این‏که اوضاع منطقه در هم ریخته است و حباب, ثبات و امنیت سرمایه‏داران ترکیده شده است. مردم وارد صحنه شده‏اند و یکی پس از دیگری خواهان مطالبات پایه‏ای خویش از حاکمان‏اند. امیدهای فراوانی این‏روزها در میان توده‏های ستم‏دیده‏ی دنیا و بویژه شمال افریقا و منطقه‏ی خاورمیانه بوجود آمده است. سکوت سیاسی چندین دهه‏ی کشورهایی هم‏چون تونس، یمن، مراکش و مصر شکسته شده است و اعتراض و جوشش بر فضای جوامع‏ی خفقاق‏زده حاکم گردیده است. به موازات آن‏ها تقلاءها و تلاش‏های محیلانه‏ی اربابان جهانی هم این‏روزها صد چندان شده است و بارها و بارها دارند به مردم اعلام می‏نمایند که "حاکمان پیام شما را شنیده‏اند و به خانه‏ها و به سر کارهای‏تان بر گردید". امّا خیابان‏ها هم‏چنان، غرق در آتش و خون است. صف‏ها شکل گرفته است و جنگ تن به تن و نابرابر در منطقه که ریشه‏ی دیرینه دارد، ابعاد گسترده‏تری بخود گرفته است. با اسب و شتر، سنگ و چوب و چماق و گلوله به جان مردم بی سلاح افتاده‏اند. دیروز بر سر مردم تونس این بلا را آورده‏اند و امروز دارند به جان صدها تن از مردم مصر تعرض می‏نمایند و فردا ....

 

به بیانی دیگر مسلم است‏که بروز اعتراضات و جوشش‏های چند ماهه، معادلات و روابط ناعادلانه را زیر و رو کرده است و معماران سرمایه دریافته‏اند که سرکوب و بستن فضای سیاسی جامعه، بیش از این قادر به پیشبرد سیاست‏های‏شان نیست. به همین دلیل است‏که بعد از گذشت چند روز از اعتراضات خیابانی جوانان و مردم مردم مصر، حامیان دیرینه‏ی مبارک – بر خلاف خواسته‏ی وی -، فرمان تغییرات سریع در مصر را سر داده‏اند و مُهره‏های تازه نفس را بمنظور انجام وظایف ارتجاعی‏شان به صف نموده‏اند. به هر طریق ممکنه می‏خواهند آرامش را به خیابان‏ها باز گردانند. از یک‏طرف جوشش و طغیان عجیب و غریبی در این کشورها حاکم گردیده است و از طرف‏دیگر خلاء عجیب و غریبی هم به چشم می‏خورد و علی‏رغم پیشرفت‏ها و دستآوردها، بیم‏ها و نگرانی‏های فراوانی بر اعتراضات مردمی سایه انداخته است و خاموشی و به انحراف کشاندن جنبش‏های اعتراضی خودبخودی، نامتحمل نمی‏باشد.

مردم در صحنه‏اند و بدون رهبری به جنگ با دشمنان‏شان برخاسته‏اند. به عبارتی حقیقی‏تر میدان خالی از احزاب و سازمان‏های سالم و کمونیستی‏ست. خود فروخته‏گان، رفرمیست‏ها و حامیان سرمایه در این میان فرصت را مغتنم شمرده و به صفوف مردم رخنه نموده‏اند و می‏خواهند امر و روند انقلاب را به تأخیر بی‏اندازند. به موازات آن‏ها هم دارند ارتش مصر را به عنوان "ارتش مردمی" بخورد جنبش‏های اعتراضی می‏دهند و می‏خواهند به تطهیر این ارگان سراپا مسلح و حافظ بقای سرمایه‏های امپریالیستی بپردازند. در چنین چهارچوبه‏ای‏ست که یکی از پیشنهادات البرادعی تشکیل شورای موقت سه نفره که یکی از آنان از سرکردگان نظامی می‏باشد را به بزرگان سرمایه ارائه می‏دهد. بیم آن می‏رود که این سیاست و از این‏دست سیاست‏ها به عنوان سیاست عمومی و جا افتاده‏ی مردم مصر و منطقه قرار گیرد و مهمتر از آن این‏که مردم، ارتش سرکوب‏گر را از آن خود بدانند؛ ارتشی که چندین دهه و در راستای سیاست‏های طبقات استثمارگر و سرکوب‏گر، مانع‏ی خیزش‏ها و اعتراضات توده‏های ستم‏دیده گردیده است؛ ارتشی که علی‏رغم "مشروع" و به "حق" دانستن خواسته‏ها و مطالبات مردمی، دستور عدم "خشونت" از جانب مردم و جوانان را صادر می‏کند و در دوران کُشت و کُشتار مردم از جانب مدافعین سرمایه، اعلام "بی‏طرفی" می‏نماید.

همه‏ی این‏ها از زمره حیله‏های سرمایه‏داران از شعله‏ور شدن هر چه بیشتر اعتراضات توده‏ای‏ست. همه‏ی این‏ها در خدمت به تخطئه و فریب خیزش‏های مردمی‏ست. شکی در آن نیست که ارتش‏های جهان سرمایه‏داری، حافظ بقای طبقات حاکمه‏اند و تحت هیچ شرایطی سیاست‏های‏شان در خدمت به طبقات فرودست نیست. مسلم است‏که ترویج چنین ایده‏هایی در جهت انحراف افکار جوانان و جنبش‏های اعتراضی‏ست. این آن سیاست محیلانه و موذیانه‏ای‏ست که اتاق فکر سرمایه‏داران جهانی پیشه‏ی خود ساخته‏اند تا مبادا روزی گوشه‏ای از نظم چیده شده‏ی آنان در منطقه در هم ریزد. این‏ها، آن بیم‏ها و نگرانی‏هایی‏ست که بر جنبش‏های اعتراضی شمال افریقا و خاورمیانه سایه انداخته است و به همین دلیل مقابله با آن‏ها و توضیح ماهیت واقعی نقشه‏های شوم امپریالیست‏ها و حامیان ریز و درشت‏شان، از زمره اولویت‏ها و ضرورت‏هاست.

4 فوریه 2011

15 بهمن 1389   


February 6th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی